تفال به حافظ 2 شهریور ماه

فرارو- فال گرتن از اترو ادبیر، از باورهای کهن در مرز و بوم است. در گرز ساکنان آئین خاک به ادیبانی که گومان می‌بردند از کلام حق می‌شود. با این حال، اما در کزر زمان تنها تفال به حافظ در فارغان عامیانه ما باگی منده است.

ترسم اشك در غم ما كه برده شود

وين راز سر به مهر به علم سمر شود

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر

آري شود وليك به خون ججر شود

کمه شدن به میکده گریان و دادھہ

كز دست غم خلاس من آن جا مجر شود

از هر کرانه تیر دوا کرده‌ام روان

بهد كز آن ميانه يكي كارگ شود

ای جان حادیس ما بر دلدار بازگو

لیکن کنان مگو که سبا را کبر شود

از کیمیای مهر تو زر غست روی من

ארי בה יעמן לפפו שמא הקאז זר שוד

در تنگنای هیراتم از نخوت رابیک

یا رب مباد آن که گدا مبادی شود

بس تنظة غير حسن ببايد كه تا كسي

מקבול טבא מרדום סהיב נער שוד

در سرکشی که کنگرس کاھ واسل راست

سرها بر استانا و خاک در شود

حافيز کو نافه سر زلفش به دست توست

دم درکش ار نه باد صبا را خبر می کند

واژه نامه: سمر: به فتح اول و دوم داستانی / مغر شود: همانا میسر غردة.

تفصير يرفاني:‌

می‌ترسم اشک پرده‌ای غم و اندوه را پاره می‌سازد و آیین راز در علم شورت عبدید. امقصود و از این شعر این است که عاشقان درگاه معشوق به تعلیم سبوری میقونه به لگای یار نیل ایند، کرا ک انتزیر و سبر فرد را ابدیده می کند و و رایق و شیستای برگاه الهی می سازد.

تعبیر غزل:

حالا که فرصت فراهم شد و موقعیت فراهم شد، یک بار برای همیشه از آن استفاده خواهم کرد. به خدا توکل كن و مغرور مشو.

Patrick Hodges

کاوشگر دوستانه استاد موسیقی مغرور. درونگرای افراطی کارشناس سفر. نویسنده. متعصب غذای بی عذرخواهی

تماس با ما