خالق & Kindred& از بینندگان می خواهد که & فرض های خود را زیر سوال ببرند&

اکتاویا باتلر در نامه ای در سال 2000 می نویسد: «اگر یک فیلم «همبستگان» ساخته شود، من درگیر آن نمی شوم. “

این یکی دیگر از پیش‌بینی‌های باتلر بود که عمدتاً هدف بود، اگرچه او در مورد قالب اشتباه می‌کرد. اقتباس شده توسط نمایشنامه نویس براندن جیکوبز-جنکینز برای FX در Hulu، Kindred» نه فیلمی است و نه تفسیری کاملاً وفادار از رمان. اما این در زمانی اتفاق می‌افتد که بیش از هر زمان دیگری علاقه به مجموعه آثار باتلر وجود دارد، و اینکه چگونه نوشته‌های پربار او، عمدتاً رمان‌های علمی تخیلی، بیش از 15 سال پس از مرگ او همچنان در جهان ما طنین‌انداز می‌شود.

«کیندرد» شناخته‌شده‌ترین و اغلب تدریس‌شده‌ترین رمان باتلر است. این کتاب که در سال 1979 منتشر شد، داستان دانا فرانکلین، نویسنده 26 ساله آفریقایی آمریکایی را روایت می کند که به طور مکرر و غیرمنتظره از سال 1976 به مزرعه ای در اواسط قرن نوزدهم در مریلند سفر می کند. هر بار که دانا به گذشته می رسد، می بیند که جان روفوس وایلین، جد برده دار سفیدپوست او را نجات می دهد. او تنها زمانی به زمان حال باز می گردد که زندگی خودش در خطر باشد.

در مصاحبه ای در سال 1988 با لری مک کافری، منتقد ادبی، باتلر گفت که “کیندرد” با ترکیبی از ژانرها، دوره ها و تاریخ های قبل از جنگ، از بحث های ایدئولوژیکی که در طول دانشگاه در دهه 1960 داشت، درباره میزانی که بردگان باید داشته باشند مطلع شد. علیه اربابان خود شورش کردند.

با دانستن این موضوع، جیکوبز-جنکینز به دنبال آن بود تا ضمن به روز رسانی داستان، پیچیدگی واقعیت نژادی ما پس از اوباما را به تصویر بکشد. او که یک طرفدار همیشگی باتلر بود، در سال 2010 می‌خواست «کیندرد» را به یک سریال تلویزیونی تبدیل کند، زمانی که اولین نمایشنامه‌اش «همسایه‌ها» را در تئاتر عمومی آغاز کرد.

این درام به خوبی مورد توجه قرار گرفت، اما این نمایشنامه برنده جایزه Obie در سال 2014، “An Octoroon” جیکوبز-جنکینز بود که او را به عنوان یکی از هیجان انگیزترین نمایشنامه نویسان جوان آمریکایی معرفی کرد. این نمایشنامه اقتباسی طنز از “Octoroon” اثر دیون بوکوکو، ملودرام قرن نوزدهمی درباره داستان عشق غم انگیز بین یک صاحب مزرعه سفید تحصیلکرده اروپایی و شخصیت اصلی نمایش، یک زن برده شده، الهام بخش منتقدان و فروش بلیط داغ بود. بن برانتلی در نقد خود برای نیویورک تایمز نوشت که موفقیت آن “به نظر می رسد که شهرت نویسنده آن به عنوان یکی از اصیل ترین و روشنگرترین نویسندگان این کشور در مورد نژاد را تایید می کند.”

حتی در آن زمان، جیکوبز-جنکینز به «کیندرد» متعهد ماند. در سال 2015، او کورتنی لی میچل، دارنده حقوق این رمان را متقاعد کرد که این رمان باید یک سریال تلویزیونی باشد و نه فیلمی که قبلاً توسط سایر تهیه کنندگان بالقوه و حتی خود باتلر تصور می شد. تصمیم به گسترش داستان در چندین فصل انتقاداتی را به دنبال داشته است. (همه هشت قسمت فصل 1 در Hulu در دسترس هستند، اما سریال هنوز تمدید نشده است.)

با این وجود، جاکوبز-جنکینز امیدوار است که گسترش جهان رمان، افراد بیشتری را تشویق کند تا نوشته‌های باتلر را برای خود کشف کنند.

او گفت: «پس از تماشای این، من می‌خواهم مردم مفروضات خود را در مورد آنچه فکر می‌کنند درباره تاریخ، درباره خودشان می‌دانند، زیر سوال ببرند. من از آنها می خواهم کارهای اکتاویا را بخوانند.

در اوایل این ماه، جیکوبز-جنکینز در مصاحبه‌ای ویدیویی درباره معرفی خود با نویسندگی باتلر، انگیزه‌های پشت سر برخی از تغییرات او در داستان او و اینکه چرا فکر می‌کند تلویزیون و تئاتر به داستان‌های بیشتری درباره برده‌داری نیاز دارند، صحبت کرد. اینها گزیده هایی از آن مکالمه ویرایش شده است.

اولین بار چه زمانی با «کیندرد» ارتباط برقرار کردید؟

رابطه من با باتلر قبل از نامزدی من با “کیندرد” بود. من یکی از آن بچه‌هایی بودم که بدون هیچ دلیل موجهی در زمین بازی استیون کینگ را می‌خواند، و رمان‌های ری بردبری نیز برای من موضوعات مهم انتقالی بودند. 12 یا 13 ساله بودم که یک پرستار بچه داشتم که به هاوارد رفت، او هم یک قلاب سیاه بود. او به من گفت، “تو باید اکتاویا باتلر را بخوانی.” بنابراین من با سریال Patternist او شروع کردم. و وقتی به کالج رسیدم، او را در برنامه درسی مطالعات آفریقایی آمریکایی خواندم و به یاد می‌آورم که فکر می‌کردم، اوه، این شخصی که برای سرگرمی می‌خوانم از نظر آکادمیک مهم است. همچنین در آن زمان بود که با “Kindred” آشنا شدم، که به طرز عجیبی یکی از معرفی های بعدی من با کار او بود.

قبلاً، وقتی داشتم او را می خواندم، احساس می کردم که هنوز یک راز است. احساس خوبی بود که بخشی از آن زیرزمینی عجیب و غریب بودم. و اکنون، او به این روش غول‌پیکر در جریان اصلی قرار گرفته است.

این اقتباس چگونه به وجود آمد؟

برده داری ماده زندگی خلاق من است. یادم می آید که شیفته کارهای بصری کارا واکر، گلن لیگون و کری جیمز مارشال شدم و تعجب کردم که چرا آنها اینقدر از تئاتر جلوتر هستند. بنابراین در آن زمان، من گفتم، من این افراد را به عمق می‌برم و بر اساس غواصی عمیق خودم، نمایشنامه‌ای می‌نویسم. من هر چه گفتمان آنها بود را استنشاق کردم و سعی کردم آن را به فضای تئاتر ترجمه کنم. و حقیقت این است که زندگی خلاقانه من نیز در نهایت توسط هواداران در سطحی هدایت می‌شود، و یادم می‌آید که «Kindred» را در سال 2010 بازخوانی کردم و فکر کردم، این یک برنامه تلویزیونی است. لحظه یورکا بود.

من بلافاصله شروع به کشف این موضوع کردم که چگونه می توانم حقوق بگیرم. این از سال 1979 در دسترس بود، زیرا مردم مدام سعی می کردند از آن فیلم بسازند. و من فکر می کردم، این یک فیلم نیست. چرا که کل کتاب در مورد تجربه گذر زمان و تماشای دگرگونی افراد، شاهد رشد، رشد، زوال و تغییر وفاداری آنهاست. شش سال طول کشید تا من حقوق بگیرم، و سپس وظیفه من این شد که آن را ترجمه کنم و در نهایت لایه ها را برای مردم باز کنم.

صحبت از گذر زمان، رمان او در سال 1976 مصادف با سال دویستمین سال اعلام استقلال بود. چرا سریال را در سال 2016 تنظیم کردید؟

در طول راه، من با Merrilee Heifetz، مجری ادبی باتلر و نماینده مادام العمر او بسیار دوست شدم. یکی از چیزهایی که او به من گفت این بود: “اکتاویا از تو می خواست فعلا این را بسازی.” بنابراین من آن را به دل گرفتم. فکر می کنم سال 2016 آخرین نفس ساده لوحی در مورد چگونگی پردازش میراث این رژیم نژادی بود که کشور بر پایه آن بنا شده است. آیا یادتان هست روز بعد از انتخاب اوباما، ناگهان بحثی در مورد عبارتی به نام «پس از مسابقه» مطرح شد؟ یادم می‌آید پرسیدم: این چیست؟ من همچنین فکر می کنم زیرا مردم نتایج سال 2016 را ندیده اند [presidential] در آستانه انتخابات، ما ناگهان احساس کردیم که به عنوان یک کشور در حال عقب نشینی هستیم. “Kindred” استعاره نهایی برای آن نیز بود.

یکی دیگر از تغییرات شگفت‌انگیز این بود که مادرش را به عنوان یک شخصیت اصلی در نظر گرفتید. چه چیزی الهام بخش آن خط داستانی بود؟

مریلی همچنین به من گفت که اکتاویا از این کتاب به عنوان کتابی یاد می کند که هرگز کاملاً کرک نکرده است. این برایم جالب بود زیرا این کتاب پرخواننده ترین و شناخته شده ترین کتاب اوست، و همچنین مرا به آرشیو او فرستاد که به تازگی در کتابخانه هانتینگتون فهرست شده بود.

من همه پیش‌نویس‌های «کیندرد» را می‌خوانم، و پیش‌نویس‌هایی وجود دارد که او با این شخصیت مادری تجربه کرده است. در قانون خود، او به مادران وسواس دارد. نمی خواهم هنرمند دیگری را روانکاو کنم، اما رابطه او با مادرش بسیار پیچیده بود. مریلی یک بار به من گفت که او می گوید: “اکتاویا، می خواهم یک خاطره بنویسی.” و او می گفت: «من قبلاً یک خاطره نوشته ام. آن را “Kindred” می نامند.

برخلاف بسیاری از بازنمایی های معاصر دیگر از افراد برده شده در تلویزیون و فیلم، دانا به تنهایی نیست. او در هر دوره خود یک جامعه دارد تا به او کمک کند. چرا به تصویر کشیدن این مهم بود؟

فکر می کنم اکتاویا به خانواده وسواس داشت. منظورم این است به نام “اقوام، و این در مورد ساختن سیاست خانوادگی است. رویکرد من این بود که همیشه به کاری که او انجام می‌داد فکر کنم و سعی کنم آن جهان را منعکس کنم یا بسط دهم – همه نشانه‌هایم را از او گرفتم، به جز تنظیم آن در سال 2016. در عین حال، او همیشه سعی می‌کرد بفهمد چرا قبیله‌گرایی وجود دارد. ، چرا ژن ها به عنوان یک مفهوم اینقدر متنوع هستند، چگونه برای سرکوب مردم سلاح استفاده می شوند و در نهایت ریشه در چه ظلمی دارد.

دانا مجبور است برای خودش انتخاب‌های سختی انجام دهد و اغلب جان سایر آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار برده‌شده را به خطر می‌اندازد تا اطمینان حاصل کند که در حال حاضر به حیات خود ادامه می‌دهد. چگونه با آوردن ابهام اخلاقی او به پرده سینما برخورد کردید؟

این بخش اساسی کتاب است، و فکر می کنم این چیزی است که دانا را جالب می کند. اکثر مردم در قیام فعال شرکت نمی کنند، اما به روش های کوچکی برای حفظ عاملیت خود می جنگند. این در دانا به خانه می‌رود، که با خود می‌گوید: «یک دقیقه صبر کن، برای اطمینان از وجودم، من تبدیل به کسی شده‌ام که ممکن است وجود افراد بی‌شماری را از بین ببرد یا پاک کند. من می‌خواهم به‌عنوان خوب شناخته شوم، و می‌خواهم فکر کنم که خوبی‌های من به روفوس نیز سرایت خواهد کرد.» اما بازی کردن با هر دو طرف اینطور نیست که عدالت برقرار شود. اگر هنوز به فکر خود باشید، در تمام کارهایتان از نظر اخلاقی به خطر می افتید. این چالش جالبی است که او باید با آن مذاکره کند.

چرا فکر کردید که یک آرک چند فصلی برای این داستان در مقابل اقتباس از آن به عنوان یک سریال محدود تک فصلی بهترین است؟

فقط فکر نمی کردم بتوانید این کتاب را در هشت ساعت انجام دهید. این در مورد بودن با مردم در طول زمان و احساس واقعاً این تغییرات تکتونیکی در شخصیت آنها است. فکر می‌کردم که ایده جذب شش بازیگر مختلف برای روفوس مانند یک حقه مهمانی است. من مطمئن هستم که کسی آنجا می‌توانست این کار را انجام دهد، اما من واقعاً می‌خواستم کامل‌ترین نقاشی را که می‌توانم برای روایت داستان به ما ارائه دهم.

آیا تا به حال نگران این هستید که مخاطبان از داستان های برده داری خسته شوند؟

این سهمیه جالب وجود دارد که همه ما می خواهیم در داستان های برده داری قرار دهیم، و من فکر می کنم این سوال اغلب فقط از خلاقان سیاه پوست پرسیده می شود. هزار برنامه در مورد خانواده های ثروتمند سفیدپوست که با همدردی شرارت انجام می دهند روی آنتن می رود و هیچکس برای آن سهمیه ای قائل نیست. من فکر می‌کنم جالب است که این تمایل برای کنترل هر گونه داستان سرایی درباره تاریخچه یک خلاق وجود دارد. منظورم این است که این تاریخچه من و خانواده من است.

همچنین فکر می‌کنم مردم نگران هستند، می‌ترسند یا از کلیشه‌ها و کلیشه‌هایی که با این اثر به وجود می‌آیند بیمار هستند و منتظر صحنه‌ای آشنا هستند که در آن به یک زن برده تجاوز شده یا یک نفر را به تیرک یا درخت می‌بندند و شلاق می‌زنند. اما در ارج نهادن به کتاب اکتاویا، سعی می کنم چیزهای جدیدی پیدا کنم تا در مورد آنها صحبت کنم. ما هرگز نباید از گفتن این داستان ها دست برداریم، به خصوص زمانی که مردم سعی می کنند آنها را از کتاب های تاریخ پاک کنند.

Todd Holland

متفکر. معتاد رسانه های اجتماعی متعصب الکل استاد وب. مبشر قهوه معمولی.

تماس با ما