اورشلیم – انشل فافر، ستون نویس روزنامه چپگرای هاآرتص، هفته گذشته پس از اینکه رای دهندگان اسرائیلی نزدیک به 11 درصد آرا را به ائتلاف راست افراطی دادند و آن را به سومین بلوک پارلمانی بزرگ کنست تبدیل کردند، وحشت زده شد. او رهبر بلوک، ایتامار بن گویر، را “فاشیست” خواند، توصیفی که به مردی می خورد که زمانی تصویری از تروریست اسرائیلی باروخ گلدشتاین را در اتاق نشیمن خود نگه می داشت.
اما Pfeffer همچنین حس دیدگاه را حفظ می کند. او به من گفت: “این وحشتناک است که 11 درصد از اسرائیلی ها به این افراد رای دادند.” حالا به من بگویید: چند درصد از فرانسوی ها به فاشیست های مارین لوپن رای دادند؟
پاسخ 41 درصد است. وقتی نوبت به انحراف سیاست دموکراتیک به سمت راست افراطی می رسد – چه در فرانسه، ایتالیا، سوئد یا ایالات متحده باشد – اسرائیل عقب مانده باقی می ماند.
این نکته ای است که ارزش آن را دارد که در میان دست و پا زدن هایی که در اینجا و در خارج از کشور درباره وضعیت و ویژگی دموکراسی اسرائیل وجود دارد، مد نظر قرار گیرد. این کشور از سال 2019 تاکنون پنج انتخابات داشته است که تابعی از تقسیم رای دهندگان به طور مساوی و سیاست ائتلافی بی ثبات است. این امر، بنیامین نتانیاهو را برای سومین بار به عنوان نخست وزیر بازگردانده است، که هم گواهی بر مواهب سیاسی و هم اشتهای او برای قدرت است. اسرائیلیها از رفتن به پای صندوقهای رای خسته شدهاند، اگرچه 71 درصد از رایدهندگان همچنان هفته گذشته برای رای دادن حاضر شدند. و بر خلاف ایالات متحده، تقریباً همه نتایج رسمی را می پذیرند.
هیچ یک از اینها حاکی از محو شدن دموکراسی نیست. نتانیاهو ممکن است در بسیاری از کشورهای غربی چهره نامطلوب خود را کاهش دهد، اما این کشور در دوران تصدی وی از نظر اقتصادی شکوفا شد و اتحادهای جدیدی در خاورمیانه و آفریقا ایجاد کرد. مقامات امنیتی اسرائیل میدانند که در حالی که نتانیاهو دوست دارد در ملاء عام به سختی صحبت کند، او مراقب منافع ملی محتاط و عمدتاً ریسکگریز است.
او همچنین قصد ندارد حماس را در غزه سرنگون کند (که زمانی به من گفت جایگزین مورد نظر اوست) یا تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری را از بین ببرد. دیدگاههای او درباره فلسطینیها منعکسکننده اجماع مستعفی اسرائیل است: صلح زمانی حاصل میشود که نسل آینده رهبران فلسطینی – نه تئوکراتهای حماس یا دزدسالاران فتح – رویاهای خود را برای نابودی کشور یهود رها کنند. تا آن زمان، اسرائیل وضعیت ناخوشایند موجود را به عنوان بهترین جایگزین بد خواهد پذیرفت.
پس چه چیزی اسراییل را آزار می دهد؟ انتخابات دارای دو سرنخ مهم است، اگرچه ناظران خارجی معمولاً متوجه آنها نیستند.
اولین مورد، خود تخریب سیاسی چپ اسرائیل است. مرتز، حزب مترقی اسرائیل، پس از کسب شش کرسی در انتخابات 2021، نتوانست حتی یک کرسی پارلمان را به دست آورد. حزب کارگر، حزب چپ میانه تاریخی اسرائیل، از هفت کرسی به چهار کرسی کاهش یافته است.
عینات ویلف، یکی از اعضای سابق حزب کارگر در پارلمان می گوید: «از زمانی که فلسطینی ها با خشونت این فرضیه چپ اسرائیلی را مبنی بر اینکه خروج از کرانه باختری و غزه باعث صلح می شود، رد کردند، چپ هیچ پیام قانع کننده ای برای رأی دهندگان اسرائیلی نداشت. همچنین، مانند همه جای دنیا، احزاب پوپولیست دست راستی زمانی که نگرانی ها، به ویژه طبقات پایین، در مورد جرم و جنایت و مهاجرت به دیده تحقیر دیده می شود، بالا می روند.
در آنجا برای حزب دموکرات درسی وجود دارد. اما این برای اسرائیل نیز نشانه بدی است. این کشور به یک چپ مرتبط، جذاب و از نظر سیاسی قدرتمند نیاز دارد تا بتواند انگیزههای پوپولیستی، بیگانههراسی و ضد سکولار راست را بررسی کند. در حال حاضر، نقصی وجود ندارد که اگر چیزی تغییر نکند، پیامدهای بلندمدتی برای شخصیت و سرزندگی جامعه اسرائیل خواهد داشت.
سرنخ دوم این است که عمیقترین شکاف در سیاست اسرائیل، بین اکثریت یهودی و اقلیت عرب، در حال گستردهتر شدن است. در لود، یک شهر عرب-یهودی که در ماه مه 2021 صحنه شورش و غارت بیناجتماعی بود، حزب بنگویر تعداد آرای خود را نسبت به انتخابات گذشته دو برابر کرد. ففر به من گفت که بلد، افراطی ترین احزاب عرب اسرائیل، همینطور. شهرهای عرب نشین در اسرائیل در موج عظیم جنایت قرار گرفته اند و به پادشاهی های مافیایی محلی تبدیل شده اند که پلیس اسرائیل به ندرت وارد آن می شود.
روز دوشنبه، من با محمد خلیلی، محقق مؤسسه دموکراسی اسرائیل (که من در شورای مشورتی آن حضور دارم) درباره معنای انتخابات صحبت کردم. او به من گفت: “این یک غافلگیری بزرگ نبود.” این یک ترجمه تاکتیکی از جریان های زیرزمینی عمیقی است که در سال های اخیر برای حذف اعراب و جداسازی آنها در حال توسعه است.» حتی گنجاندن تاریخی یک حزب عربی در ائتلاف خود توسط دولت در حال خروج کمی تغییر کرد، پس از اینکه نتوانست بودجههای قابل ملاحظهای بالاتری برای اولویتهای عربی، به ویژه در زمینه امنیت، آموزش و فرصتهای کاری دریافت کند.
آیا چیزها از نقطه ای بدون بازگشت عبور کرده اند؟ خلیلی فکر نمی کند. این امر نه تنها مستلزم تخصیص مجدد عظیم منابع (و همچنین برخی تغییرات اساسی در سیاست، مانند در دسترس قرار دادن اعتبار بانکی برای کسب و کارهای عربی به طوری که آنها به کارفرمایان محلی جرم و جنایت اتکا نکنند) نیاز دارد، بلکه به تغییر کامل طرز فکر نیاز دارد. خلیلی می گوید که بن گویر «فکر می کند راه مقابله با آن اعمال برتری یهودیان و وادار کردن اعراب به تسلیم است. این راهی نیست.»
هر انتخابات اسرائیل در دو مرحله برگزار می شود: ابتدا خود رای، سپس تجارت اسب برای تشکیل ائتلاف. هنوز زمان برای نتانیاهو و رقبای سابقش وجود دارد تا اختلافات جزئی خود را کنار بگذارند، بنگویر و متحدان منفورش را از دولت بعدی منجمد کنند و در نهایت با اعراب اسرائیل بهعنوان همشهریان کامل رفتار کنند تا به عنوان ستون پنجم بالقوه. این یک دولتمردی واقعی خواهد بود – وصیتی شایسته برای همه مردم اسرائیل، صرف نظر از اینکه چگونه و یا اینکه چگونه می پرستند.