روزلین پوپ، که به عنوان یک دانشجوی ارشد در کالج اسپلمن در آتلانتا، مانیفست سال 1960 را نوشت که زمینه را برای پیشرفتهای چشمگیر در حقوق مدنی در شهر فراهم کرد و نسلهای فعال در سراسر کشور را الهام بخش کرد، در ژانویه درگذشت. 19 در آرلینگتون، تگزاس. او 84 ساله بود.
کالج اسپلمن مرگ را تایید کرد.
جنبش دانشجویی آتلانتا، که دکتر. پوپ یکی از اعضای مؤسس بود و یکی از چندین گروه حقوق مدنی بود که در سراسر جنوب در ماههای پس از آن که گروهی از دانشجویان سیاهپوست در گرینزبورو، NC، در فوریه 1960 با تحصن خود در پیشخوان ناهار وولورث توجه ملی را به خود جلب کردند، شکل گرفت.
آتلانتا به عنوان یک مکان نسبتاً مترقی شهرت داشت، با نام غیر رسمی “شهری که برای نفرت بیش از حد شلوغ است”. اما همانطور که دکتر پاپ در مانیفست خود، که با کمک جولیان باند، رئیس آینده NAACP نوشت، آتلانتا در واقع با بی عدالتی های نژادی مواجه شد: قوانین مسکن ناعادلانه، دسترسی نابرابر به مراقبت های بهداشتی، اجرای قانون نژادپرستانه و جداسازی مداوم مدارس با وجود دادگاه عالی 1954 Brown v. تصمیم شورای آموزش و پرورش
در این بیانیه آمده است: «هر موجود عادی میخواهد با وقار روی زمین راه برود و از هر ممنوعیتی که به دلیل نژاد یا رنگ بر او اعمال میشود متنفر است». اساساً معنای تحصنهایی که امروز این ملت را فرا گرفته است، همین است.»
این مانیفست با عنوان “درخواستی برای حقوق بشر” در سه روزنامه آتلانتا منتشر شد و در نیویورک تایمز، ملت و هاروارد کریمسون تجدید چاپ شد. سناتور جیکوب کی جاویتس، جمهوری خواه نیویورک، آن را در پرونده کنگره خوانده شد.
در توضیح دقیق خود از نابرابری های نژادی آتلانتا، دکتر. پاپ و آقای. باند روشن کرد که دانشجویانی که در پشت مانیفست گرد آمده بودند به چیزی بیش از حذف تبعیض از پیشخوان ناهار علاقه داشتند، اگرچه آنها در سال 1961 به آن دست یافتند.
اصول این سند به شکلگیری ایدههایی کمک کرد که کمیته هماهنگی بدون خشونت دانشجویی را که مقر آن در آتلانتا بود، به پیش برد و به الگویی برای هر کسی تبدیل شد که در جهت برابری نژادی در آمریکا، آن زمان و قرن بیست و یکم تلاش میکرد.
تومیکو براون-ناگین، مورخ دانشگاه هاروارد و نویسنده کتاب «شجاعت برای مخالفت: آتلانتا و»، «تاثیر و اهمیت آن در این واقعیت نهفته است که در سال 1960، حوزههایی که دانشآموزان در جذابیت روی آنها تمرکز کردند، دارای اهمیت پایداری هستند. تاریخ طولانی جنبش حقوق مدنی» (2011)، در یک مصاحبه تلفنی گفت.
دکتر. براون-ناگین گفت که او در دوره های خود در زمینه حقوق و تغییرات اجتماعی، «توسعه» را تدریس می کند، تا حدی به این دلیل که نشان می دهد که جنبش حقوق مدنی نه تنها با اشتیاق، بلکه با ایده ها نیز برانگیخته شده است.
او گفت: «تجدیدنظر» نشان میدهد که دانشآموزان اقدام خود را بر اساس یک توجیه فکری پیشبینی کردهاند، و من فکر میکنم که این واقعاً مهم است.
روزلین الیزابت پوپ در اکتبر متولد شد. 29، 1938، در آتلانتا به راجرز پوپ، یک کارگر پست، و روث (سینگلتون) پوپ، یک خانه دار. پدرش در اتحادیه او فعال بود و به نقش دخترش در نوشتن مانیفست چنان افتخار می کرد که در کریسمس نسخه هایی از آن را برای دوستانش پست می کرد.
آینده روسلین در رهبری زود آشکار شد. او در تمام مدت تحصیل در دبیرستان بوکر تی واشنگتن به عنوان رئیس کلاس انتخاب شد و در سال 1951 به نمایندگی از جورجیا در اردوگاه ملی پیشاهنگی دختران انتخاب شد. او تنها دختر سیاهپوست از 50 جوان حاضر بود.
در اسپلمن، او برنده بورس تحصیلی مریل شد که به او اجازه داد یک سال را در پاریس به تحصیل پیانو و فرانسه بگذراند. دوران خارج از کشور او را در معرض زندگی خارج از سلسله مراتب نژادی جنوب قرار داد.
او می گوید: «من آن سال را برداشتن غل و زنجیر می دانم و فهمیدم که شیوه زندگی من در 20 سال گذشته مبتنی بر این نظریه بود که من کمتر از انسان بودم و همه سیاه پوستان کمتر از انسان بودند. در سال 2016 در مصاحبه ای با رابرت کوهن، مورخ دانشگاه نیویورک گفت.
روز بعد از بازگشت او به آتلانتا، در فوریه 1960، در یک غذاخوری در حال نوشیدن قهوه بود که دو دانشجو از کالج مورهاوس، آقای. باند و لونی کینگ به او نزدیک شدند.
“آیا در مورد بچه های گرینزبورو شنیده اید؟” او به یاد آورد که یکی از آنها پرسید. او گفت که دارد.
آنها گفتند: «ما در اینجا یک جنبش راه اندازی می کنیم.
او به دکتر گفت: «انگار دعای من مستجاب شده بود. کوهن. “من آنجا نشسته ام و فکر می کنم، “جنبشی که باید به آن وصل شوم کجاست؟”
او به طور غیابی به عنوان رئیس هیئت دانشجویی انتخاب شده بود، که او را به سخنگوی عملا گروه اسپلمن تبدیل کرد. دانشجویان بیشتری از سایر مؤسسات تاریخی سیاه پوست در آتلانتا آمده اند: مورهاوس، کالج کلارک، کالج موریس براون، دانشگاه آتلانتا و مرکز الهیات بین فرقه ای.
آنها شروع به برنامه ریزی برای تحصن کردند و به زودی خبر به روسای نهادهای مربوطه آنها رسید. تشکیلات سیاهپوستان آتلانتا به طور قابل توجهی محافظه کار بود و اغلب نسبت به فعالیت جوانان محتاط بود. آنها فکر می کردند بهتر است که دانش آموزان سر خود را پایین بیاورند و مدرک خود را بگیرند.
سه دانش آموز از هر مدرسه با شش رئیس دیدار کردند. در ابتدا، بزرگسالان سعی کردند به آنها بگویند دست از کار بکشند. وقتی این کار شکست خورد، آنها سعی کردند با اصرار به اینکه دانش آموزان برنامه ای را منتشر کنند که در آن شکایات و اهداف خود را مشخص کند، زمان بخرند. آنها حتی پیشنهاد خرید فضای تبلیغاتی در روزنامه های محلی را دادند.
دکتر. پاپ و آقای. باند یک ماشین تحریر را از یکی از خانم ها قرض گرفت. مربیان پاپ در اسپلمن، هاوارد زین، استاد تاریخ و فعال مترقی که بعدها به عنوان نویسنده شهرت یافت. او حتی به آنها اجازه داد در آپارتمانش کار کنند. اماس. پوپ اولین پیش نویس را با دست و با استفاده از داده های Mr. باند جمع شده بود. سپس آن را تایپ کرد و با هم آن را اثبات کردند. آنها ضرب الاجل خود را تعیین کردند.
او در تحصنها و اعتراضهای بعدی شرکت کرد که تعداد زیادی از دانشجویان اسپلمن را بیرون آورد. اما نقش فعال او در جنبش با فارغ التحصیلی او در بهار 1960 در رشته موسیقی پایان یافت. او به Ft. لادردیل، فلوریدا، جایی که با جان واکر ازدواج کرد و در مدارس دولتی شهر تدریس کرد.
از او دخترانش، روندا واکر و دونا واکر به یادگار مانده است. دو نوه؛ یک نوه؛ و یک برادر، وبستر پوپ.
دکتر. پوپ بعدها در موسسه موسیقی کلیولند پیانو خواند. مدرک کارشناسی ارشد زبان انگلیسی را از دانشگاه ایالتی جورجیا دریافت کرد. و در سال 1974 دکترای علوم انسانی را از دانشگاه سیراکیوز دریافت کرد.
او به مدت دو سال در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا به تدریس موسیقی و مذهب پرداخت. در سال 1976 او به دالاس نقل مکان کرد، جایی که در کالج بیشاپ، یک موسسه تاریخی سیاهپوستان، تدریس کرد.
و در حالی که او به شهرت ملی رهبران همکار مانند آقای. باند یا آقای کینگ، او در اطراف آتلانتا به عنوان معمار روشنفکر فصیح انقلاب حقوق مدنی آن شهر مورد احترام بود.
همانطور که دکتر کوهن در یک مصاحبه تلفنی گفت: “شما می توانید او را توماس جفرسون از جنبش آتلانتا در نظر بگیرید.”