مطمئنا، تنها ماندن در توییتر از نظر تئوری یک گزینه است، اما صادقانه بگویم، حرکت به پلتفرم بزرگ بعدی نیز ادامه دارد. از نظر رسانههای اجتماعی، توییتر در حال حاضر قدیمی شده است. بسیاری از سازندگان آنلاین عمدتاً روی TikTok یا Instagram تمرکز کردهاند. درست مانند فیس بوک، توییتر به محض اینکه پایگاه کاربر اصلی آن به اندازه کافی بزرگ شد که زمان بیشتری را صرف صحبت کردن در مورد 401 (k)s و نرخ وام مسکن نسبت به فرهنگ عامه کند، دیگر خوب نیست. مطمئناً، برخی از ما برای توئیت زنده در آنجا آویزان شدیم رسوایی، تشریح کنید بازی تاج و تختو سیاسی صحبت کنید. اما برای بسیاری از ما این شغل ماست، نه فقط اوقات فراغت ما. و هزینهای هم داشت، چه ترولها آن را به دام انداختند و چه صرفاً احساس خستگی از درام روز. و البته، برخی از افراد شغل یا روابط خود را به دلیل چیزهایی که به صورت آنلاین گفتند از دست دادند. دیگران به طور کامل در شبکه های اجتماعی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.
همیشه این خطر برای یک چهره نیمه عمومی وجود دارد – در نهایت، در حالی که توجه می تواند عالی باشد، می تواند مخرب نیز باشد. آنلاین بودن از بسیاری جهات با آینده شما قمار است، زیرا هرگز نمی دانید با چه کسی یا چه چیزی روبرو خواهید شد.
درست است، دیدگاه من نسبت به مسیر توییتر بر اساس سابقه طولانی من در فضای مجازی شکل گرفته است. من از LiveJournal، یک پلت فرم وبلاگ نویسی که پس از خرید آن توسط یک شرکت روسی، SUP Media، رسماً از بین رفت، به توییتر آمدم. اما مدتها قبل از اینکه SUP وارد چارچوب شود، در آمریکا در حال مرگ بود. کاربران قبلاً در یکی از شبیهسازیهای LiveJournal-توئیتر، تامبلر و غیره بودند. و ما نمیدانستیم که توییتر به عنوان بهترین مکان برای انتقال برنده خواهد شد، بنابراین در چندین مکان حساب باز کردیم. حداقل در دو سال گذشته، مردم در Mastodon، Pillowfort و تعداد زیادی حساب دیگر ایجاد کردهاند. زیرا اساساً پلتفرم ها مربوط به مردم است نه مالکان. و رهبری توییتر مدت ها قبل از اینکه ماسک پیشنهاد خرید این پلتفرم را بدهد، محبوبیت نداشت. کاربرانی که برای تامین مالی جمعی، سازماندهی اعتراضات، افزایش آگاهی در مورد مسائل اجتماعی و موارد دیگر به توییتر متکی بودند، با روشی که به نظر میرسید شرکت مصمم به ایجاد ویژگیهایی است که تبلیغات را آسانتر میکرد اما ارتباط را سختتر میکرد، دست و پنجه نرم میکردند. غیرممکن است تعجب نکنیم که آیا آنچه اکنون می بینیم فقط چرخش بعدی چرخ بزرگتر فرهنگ اینترنتی نیست. با تغییر تکنولوژی، آیا هر پلتفرمی می تواند تنها پلتفرمی باشد که اهمیت دارد، یا زمانی که نیازهایمان تغییر کند، همیشه به سمت مراتع سبزتر حرکت خواهیم کرد؟
توییتر برای مدت طولانی تحت تأثیر خود بود که فکر کردن به پایان خط واقعی این شکل از میکروبلاگینگ ترسناک است. اما در حال حاضر، بیش از 50 درصد از سنگینترین کاربران توییتر دیگر واقعاً از آن استفاده نمیکنند. این به دلایل مختلفی است، اما همیشه زمانی که یک پلت فرم شروع به فروپاشی می کند، این اتفاق می افتد. ویروسی شدن به روشی که من با هشتگ ها در سال 2011 انجام دادم ممکن است در پلتفرم دیگری تکرار نشود، اگرچه همه نشانه ها نشان می دهد که ویروسی بودن جنبه دائمی زندگی آنلاین است. زمانی که تأثیرگذاری به یک هدف حرفهای تبدیل شد و نه فقط یک اتفاق، نوشتهها برای هر پلتفرمی که برای شکست خوردن خیلی بزرگ به نظر میرسید، روی دیوار بود. جایی که افراد مشهور و تأثیرگذاران فرهنگی می روند، همه افراد دیگر نیز خواهند رفت. این شاید بهترین برداشت آنلاین مزمن من باشد، اما به نظر می رسد ماسک یک سنگ آسیاب خریده است، نه یک سنگ محک فرهنگی.
اهمیت توییتر در پنج سال پیش قابل اغراق نیست، اما اکنون که به احتمال آینده ای بدون توییتر نگاه می کنیم، آیا واقعاً چیزی برای افراد عادی که از اینترنت استفاده می کنند اما با آن زندگی نمی کنند تغییر می کند؟ کاربران شبکه های اجتماعی که ارتباط خود را با توییتر قطع می کنند، دوباره یکدیگر را در سایت های مختلف پیدا می کنند. من دوستانی دارم که اولین بار در چت روم های AOL در دهه 90 با آنها آشنا شدم! آنها مرا در پلتفرم های دیگر پیدا کرده اند به این دلیل بسیار ساده که من یک نام کاربری متمایز دارم. برای کسانی که در TikTok یا YouTube به موفقیت بزرگی دست مییابند، مخاطبانشان حتی راحتتر آنها را دنبال میکنند. اما همه تولیدکنندگان محتوا، ریزسلبریتی را دوست ندارند. بسیاری از آنها آنچه را که نیاز دارند از رسانه های اجتماعی دریافت می کنند و سپس به تدریج در حرفه آنلاین خود غروب می کنند.
برای بسیاری از کاربران، رسانه های اجتماعی ابزاری برای به دست آوردن آنچه می خواهید هستند، اما جایی برای زندگی کردن نیستند. از بسیاری جهات، محبوبیت بیش از حد توییتر به ناآگاهی ما از تأثیر بالقوه آن بستگی دارد، اما اکنون که می دانیم هزینه آن چقدر است؟ مطمئن نیستم که آنقدر از دست بدهیم که بتوانیم آن قیمت را بپردازیم. شاید ماسک از این معامله پول دربیاورد، اما به نظر می رسد حتی او نیز مشکوک است که توییتر در حال مرگ است. و در حالی که ممکن است فکر کند می تواند آن را احیا کند، هیچ کس زامبی را دوست ندارد.
میکی کندال یک نویسنده، یک فمینیست گاه به گاه، و نویسنده است فمینیسم هود.