بیش از دو روز، بلوندهای خشمگین خودخوانده به من پیام دادند، به من بخیه زدند و به من پاسخ دادند. به نظر می رسد یک حساب محبوب TikTok دنبال کنندگان خود را تشویق کرده است که من را به طور انبوه گزارش دهند، یک تاکتیک آنلاین رایج به نام swarming.
میدانستم که بسیاری از عصبانیتها مربوط به آنلاین بودن شدید منتقدان من است، شرایطی که رسانههای اجتماعی ما را وادار میکنند تا کمکم مطالعه کنیم، همه زمینهها را از بین ببریم و به بخشی برسیم که بتوانیم تا حد امکان به ما توهین شود. اما این واکنش درونی آنها را به ایده من که بلوند یک موقعیت اجتماعی است توضیح نمی دهد. مفسران شکایت داشتند که فرزندان بلوند آنها با موهای روشن زیباتر هستند – و آنها تحسین خود را به عنوان یک وسواس طبیعی و قابل درک نسبت به جوانی توصیف کردند. افرادی که بلوند به دنیا آمدند و اکنون موهای تیره دارند از عصبانی ترین افراد بودند. آنها اصرار داشتند که “بلوند طبیعی” بودن باید بیشتر از رنگ موی واقعی آنها مهم باشد. وقتی به آنچه که این موضوع را مهم میکند فشار آوردند، عصبانیتر شدند.
مردم اغلب وقتی در مورد زیبایی شناسی و قدرت می نویسم عصبانی می شوند. بسیاری از ما از این ایده متنفریم که مثلاً کسانی که جذبشان میشوند، زمینههای سیاسی دارند. ما از اینکه فکر کنیم چیزهایی که از آنها لذت می بریم – مانند یک وسترن صابونی با ترانه های محافظه کار – به معنای هر چیزی متنفریم. این موضوع در مورد وضعیت است. همه ما آن را می خواهیم، اما اگر آن را به دست آوریم، نمی خواهیم معنایی داشته باشد. ما نمی خواهیم از داشتن موقعیت احساس بدی داشته باشیم. مو بورهای واقعی به من اجازه دادند که آن را داشته باشم زیرا، آنها اظهار داشتند که بلوند بودن باید برای آنها معنی داشته باشد اما برای بقیه معنی ندارد. وضعیت اینگونه نیست.
من دو روز بعد از اینکه ویدیوی من تقریباً یک میلیون بازدید داشت ممنوع شد.
ممنوعیت بیش از یک هفته از یک پلتفرم اصلی رسانه های اجتماعی کمی گزش ایجاد کرد. سپس به غرور تبدیل شد. من قبلا ممنوع نشده بودم! برای بچهای که تمام جوانیاش را در انتظار پیشنهاد مواد مخدر غیرقانونی در یک مهمانی گذرانده، چیزهای هولناکی است و فقط متوجه میشود که من شبیه یک نارک به نظر میرسم.
من این ممنوعیت را با افتخار می پوشم، اما با شکست تحقیرآمیز خود از دست بلوندهای عصبانی به رقابت می پردازم. من از سر غرور اعتراض نمی کنم بلکه از روی جدیت فکری اعتراض می کنم. ما در این کشور در مورد نژاد و طبقه و جنسیت زیاد صحبت می کنیم. اگرچه ما در مورد آن به خوبی صحبت نمی کنیم، گفتمان عمومی ایالات متحده در مورد نژاد و نابرابری های مرتبط با آن نسبتاً پیچیده است. شما فقط باید به شکست مگان مارکل در بریتانیا نگاه کنید تا ببینید که ما در این مورد بدترین نیستیم.
وقتی افراد واکنشهای عاطفی بزرگی نسبت به پرسشهای خوشخیم درباره باورهای بدیهیشان دارند، اغلب نشاندهنده این است که وضعیت در حال انجام کار نامرئی است. این باعث میشود فرهنگ، اقتصاد و سیاست بلوندی راههایی عالی برای فکر کردن در مورد اینکه چگونه موقعیت قدرت خود را به دست میآورد و چگونه از آن قدرت در زندگی خود استفاده میکنیم. اکنون ما در حال گفتگو در مورد معنای واقعی بلوند هستیم که بر اساس تحقیقات انجام شده است. “نژادپرستی بدون نژادپرست” نوشته ادواردو بونیلا-سیلوا، جامعه شناس در دوک، یک مطالعه کلاسیک در مورد استراتژی های گفتمانی است که ما برای صحبت در مورد نژاد بدون صحبت مستقیم در مورد نژاد استفاده می کنیم. این کتاب تفکر من را در مورد تعبیرهای نژادی و موقعیتی نشان می دهد.
بونیلا-سیلوا استدلال می کند که سفیدپوستان یک زبان درون گروهی برای صحبت در مورد دسته بندی های نژادی دارند، درست مانند همه گروه ها. ما ممکن است از “شهروند” یا “مالیات دهنده” یا “آمریکایی” برای صحبت در مورد گروه های نژادی مسلط استفاده کنیم که در مورد آمریکایی به معنای سفیدپوست است. ما همچنین از “بلوند” نه تنها برای ساختن معنایی در مورد سفیدی استفاده می کنیم، بلکه برای توصیف چگونگی به دست آوردن و حفظ آن نیز استفاده می کنیم. گاهی اوقات استفاده ما در مورد جنسیت و طبقه و رفتارهای وضعیتی است که افراد به عنوان اعضای گروه غالب خوانا ایجاد می کنند. شرط می بندم که اگر در حین خواندن این مطلب یک بلوند را تصور می کردید، زنی که در تصویر نشان داده اید بیشتر شبیه ریس ویترسپون است تا بیانسه. نکته دشوار در مورد وضعیت این است که شبح نژاد همیشه نزدیک است.